موسیقی رپ که در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی و از میان سیاه پوستان فقیر متولد شد، در واقع یک نوع موسیقی اعتراضآمیز خیابانی است. مانند خیلی از سبکهای دیگر موسیقی غربی، این سبک نیز با چندین سال تاخیر، به ایران راه پیدا کرد.
این موسیقی از پیشپا افتاده ترین و سهل ترین و خیابانی ترین کلمات استفاده میکند، بدون این که از حیث ادبی بتوان این نوع استفاده را نقد کرد. یعنی در نوشتن متن رپ، هیچ الزامی برای رعایت قوانین ادبی وجود ندارد.
موسیقی رپ به موضوعاتی از جمله: اختلاف طبقاتی، ریاکاری، دعواهای خیابانی، فرهنگ غالب جهانی و البته بحرانهای سیاسی میپردازد و ترانههای آن اگرچه قافیههایی ضعیف دارند و در نگاه بسیاری شعر ناب به حساب نمیآیند، امّا با همین سادگی و بی پیرایگی خود میکوشند معنایی دیگر از زندگی اجتماعی را به ما یادآوری کنند.
احتمال داده میشود که آهنگ «یک یاری دارم» از بدیع زاده اولین آهنگ رپ ایرانی باشد. موسیقی رپ به طور رسمی و مجاز نیز در ایران کار شدهاست، که از آن جمله آهنگهایی که در برنامهٔ تلویزیونی اکسیژن پخش شدند، و نیز آلبومی از شاهکار بینشپژوه به نام اسکناس را میتوان نام برد. در سال ۱۳۸۵ نیز رضا عطاران در تیتراژ چند مجموعهٔ تلویزیونی از جمله متهم گریخت از موسیقی رپ فارسی استفاده کرد. همچنین در تعطیلات نوروزی سال ۱۳۸۶ مجموعهٔ تلویزیونی دیگری به کارگردانی رضا عطاران به نام ترش و شیرین از شبکهٔ سوم سیما پخش شد که در عنوانبندی آغازین آن، رضا عطاران یک شعر (از نیلوفر لاریپور) را به صورت رپ میخواند و محسن نامجو نیز با آواز وی را همراهی میکرد
در سالهای اخیر، گروههای بدون مجوز و زیرزمینی رپ در داخل ایران افزون شدهاند و نیز آهنگهای فارسی تعدادی گروه رپخوان در خارج ایران نیز از طریق اینترنت در ایران منتشر میشود. گروههایی نظیر هیچکس، زدبازی، میلاد نوری، و Emziper باعث شهرت رپ به خصوص در میان نسل نوجوان شدند.از آنجا که اخذ مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای توزیع قانونی تولیدات موسیقایی، برای این افراد عملاً امکانپذیر نبودهاست، و با توجه به فقدان قانونی که انتشار این آهنگها از طریق اینترنت را محدود کند، اغلب گروههای رپ زیرزمینی آثارشان را از طریق وبگاهها و وبنوشتها به گوش شنوندگان خودشان میرسانند.
در عرصهٔ موسیقی ایران، میتوان گروههای رپ را به سه دسته تقسیم کرد:
۱- گروههای رپی که جنبههای خشن و مبارزه جویانهٔ سبک گنگستا را جذب کردهاند که میتوان این دسته را «رپ خوانهای خیابانی» نامید. آنها در لابلای زبان کوچه و بازار به دنبال صدای خود میگردند. در این بخش از گروههای تأثیر گذار میتوان هیچکس، زدبازی، پیشرو، تهی و ابلیس را نام برد.
۲- دستهٔ دوّم رپ خوانها، گروه محافظه کارتر و اخلاقیتری را تشکیل میدهند که میکوشند ارزشهای اجتماعی را به ما تذکّر دهند. برخی از آنها عبارتند از: یاس، امزیپر، هارنیک، تروت اسپیریت و سالومه.
۳- رپ خوانهایی که بر جنبهٔ فراگیری و اقتصادی رپ تکیه کردهاند. آنها معمولاً ترجیح میدهند از جریانهای غالب و موسیقی پاپ سرگرم کننده استفاده کنند. از میان آنها میتوان به شاهکار بینش پژوه و فا تریتوری اشاره کرد.
موسیقی رپ، آن گونه که از در خواستگاهش ایجاد شد، با مفاهیم اجتماعی گره خوردهاست.
برخی از گروههای رپ ایرانی که تحت نماد ۰۲۱*فعالیت میکنند (مثل هیچکس، تهی، طعمه) از خواندن شعرهای بیادبانه پرهیز میکنند،در حالی که برخی دیگر (مانند امیر تتلو) در تبعیت از رپ غربی، بدون هیچ ابایی، الفاظ دور از ادب را در شعرهایشان به کار میبرند.
در پاییز سال ۱۳۸۵ پس از انتشار فیلم خصوصی زهرا امیرابراهیمی، یک خواننده رپ به نام یاسر (با نام هنری یاس)، با خواندن قطعهای به نام «سیدی رو بشکن» و تشویق شنونده به قطع زنجیرهٔ پخش فیلم خصوصی آن بازیگر تلویزیون، ابعاد اجتماعی موسیقی رپ را بیش از پیش به نمایش گذاشت.
در زمستان سال ۱۳۸۵، سروش لشکری با اسم هنری هیچکس از اولین رپخوانان ایرانی، در ترانهای به نام «وطن پرست» اشارهای به موضوع «انرژی هستهای» که از موضوعات مهم سیاسی وقت بود کردهاست. همچنین در این آلبوم (جنگل آسفالت) ، مهدیار آقاجانی آهنگساز این آلبوم از تلفیق موسیقی سنتی ایرانی با سبک رپ بهره برده است و صدای سازهایی مانند عود، تمبک، نی، دف، قانون و آوازهای ایرانی در آن شنیده میشود
همزمان با طرح مبارزه با بدحجابی در ایران، پخش ترانهای از «ماهور» به نام اتهام که دارای تم انتقادی شدید از برخورد با زنان تحت عنوان طرح مبارزه با بدحجابی بود، باعث شد تا بحث مبارزه با موسیقی رپ شکلی جدی گرفته و چندین سایت مربوط به این سبک موسیقی ***** و شماری از اعضای گروههای موسیقی ایرانی موسوم به «زیرزمینی» بازداشت و استودیوهایی که در آن آهنگهای خود را ضبط میکردند توسط نیروی انتظامی پلمپ شد
علی شمس ملقب به علیش مس در سال 1366 تو انگلستان به دنیا آمد.از شش سال پیش به موسیقی روی آورد.
شروع به خوانندگی در سبک رپ کرد.او خیلی سریع پیشرفت کرد و با اساطیر رپ ایران همخوانی کرد از جمله ساسی مانکن و سعید کرمانی و …
او هم اکنون ساکن شمال تهران میباشد و از علایق او می شود به موسیقی,ورزش و غذا نام برد که به قول خودش غذا دوست دارم ولی چون همیشه رژیمم رعایت میکنم.علیش مس همیشه سعی میکند بیشتر آهنگهای شاد اجرا کند تا مردم را شاد کند!همچنین او پارسال نامزد کرد که به قول خودش نامزدش رو خیلی دوست داره.
* متولد 6 بهمن 1364
* دانشجوی مهندسی کامپيوتر
* غذای مورد علاقه: قرمه سبزی
* رنگ مورد علاقه: مشکی و سبز
حسين تهی که پنج سال پيش کار ترانه سازی و خواندن در سبک رپ را آغاز کرده است، کار خود را نه "تقليدی" از آنچه که در غرب بدان "موسيقی رپ" می گويند، که بيشتر وسيله ای برای "انرژی" دادن به شنونده از طريق"بيان مشکلات و معضلات مشترک" در زندگی روزمره تلقی می کند.
از ديدگاه تهی ، "معضلات و مشکلات" هر آنچه که باشند ، از پيش و پا افتاده ترينشان همچون شکست های عشقی تا معضلات جدی تر همچون "فقر و بيکاری" می توانند از طريق ريتم های شاد موسيقی هيپ هاپ، با "اثر گذاری بيشتری" بازگو شوند.
اما توجه تهی به زندگی امروزی و مشکلات آن، او را نسبت به سنتها و رسمهای قديمی بی توجه نکرده است، دست کم اين چيزی است که خود با شوخی و کنايه می گويد. او درباره دلبستگی اش به نوروز باستانی، با همان طنز هميشگی اش گفت: "من با نوروز خيلی صميمی ام. اصلا دست می اندازم گردنش با هم بيرون می رويم و حال می کنيم."
عيدی ما از سفره هفت سين به تهی، تخم مرغ رنگی بود. اما او انگار اميد دارد که آهنگهايش، هرچند هنوز زيرزمينی هستند و در بازار رسمی و کلان موسيقی جا نگرفته اند، روزی به "مرغ تخم طلا"ی او بدل شوند.
او با اشاره ای کنايه آميز به اين تخم مرغ رنگی گفت: "اميدوارم سال آينده آنقدر پول داشته باشم که به جای اينکه تخم مرغ رنگی عيدی بگيرم، تخم مرغ طلا عيدی بدهم."
از او در زمينه فعاليت های هنری اش در سالی که گذشت می پرسم که با رضايت پاسخ می دهد: "واقعا سال خوبی بود. هم از نظر کاری و هم از نظر زندگی خصوصی. گرچه تشخيص اينکه پيشرفت کرده ام يا نه، با مخاطبانم است ولی به نظر خودم پيشرفتم محسوس بوده و چندين کار متفاوت ضبط و منتشر کرده ام."
از آرزوهايش برای سال جديد می پرسم، می گويد: "بعد از سلامتی خودم و خانواده ام، اميدوارم بتوانم با دوست عزيزم (با تاکيد شديد بر عبارت دوست عزيز ) امير تتلو، کارهای مشترک زيادی ضبط و منتشر کنيم ، اما مهم ترين کار مشترکمان کليپ ويديويی است که در حال تمرين برای ضبط آن هستيم . در اين کليپ قصد داريم برای اولين بار يک در يک کار زير زمينی، از گروه رقصندگان استفاده کنيم."
آرمين فرهمند ملقب به 2afm متولد 5 ارديبهشت 1365 در تهران در خانواده اي بسيار پولدار متولد شد و هم اکنون در منطقه اميد(تهران پارس) ساکن است. از 6 سال پيش شروع به کار کرده و به گفته خودش با آهنگ (رقص جامائيکايي) شروع به کار حرفه اي کرده است.
رنگ مورد علاقه است قهوه اي سوخته و سبز ارتشي است و فعلا مجرد مي باشد و گفته فعلا قصد ازدواج ندارد. بعد از پايان تحصيلات متوسطه در دبيرستان شهيد باهنر تهران ترک تحصيل کرده و به خوانندگي رپ روي آورد و او هم اکنون ديپلمه است.
او ابتدا در گروهي با نامهاي علي-فرهاد و مهرداد عضو شد و لقبش رو هم از روي همين انتخاب کرده است يعني آرمين(a)-علي(a)-فرهاد(f)-مهرداد(m) که ميشود 2afm. او بعد از آشنايي با تتلو و رضايا و با حمايتهاي اين دو نفر و با خواندن آهنگهاي زيبايي چون قاب شيشه اي و روزگار من معروف شد. در سال 2006 نيز در کنسرت بزرگ دبي که بسياري از رپرهاي مطرح ايران چون تهي و ياس در آن نيز بودند حضور پيدا کرد و بسيار مطرح شد.
او با همکاري برادران بوشهري کليپهاي فوق العاده که در سطح کليپهاي غربي هستند بيرون داد. آهنگساز او نيز محسن صادقي است. آرمين به تام هنکس و براد پيت خيلي علاقه داره و از کار حسين استيري هم بدش نمياد.
تو غذا ها هم از فسنجان و سالاد ماکاروني خوشش مياد. آرمين از ابتدا با يه جمله معروف کارش رو شروع کرد که ميگه:(ما به اعتماد به نفس نياز نداريم. به اعتماد به خدا نياز داريم که يک ذره اش دنيا رو تکون ميده) جديدترين کار او هم آهنگ قلبم هستش. آخرين کليپ او هم چیزی شده! بوده که کاری بسیار عالی و احساسی است.
در صورت وجود عیب و یا نقص در بیوگرافی از شما پوزش میخواهیم
شاید کمتر کسی شاهد چنین صحنه زیبایی از نزدیک بوده باشد. صحنه نجات جان جوجه پرنده توسط پدرو مادرش. صحنهای که توسط یک عکاس خوش شانس شکار شده است.
این صحنه واقعی تلاش و بیدریغ پدرو مادر جوجه پرندهای است که در حین تمرین پرواز تعادل خود را از دست داده و در حال سقوط است.
آنها می خواهند با تلاش فراوان، فرزندشان را به آشیانه برگردانند.این عکس به نام "خانواده" family نام گذاری شده است. چرا که یک شاهکار عکاسی از تلاش یک خانواده برای نجات فرزندشان است.
تصویری گویا و پر معنا در زمینه خانواده. عکاس این تصویر میگوید: "من فرد خوش شانسی هستم که در آن لحظه در صحنه حاضر بودم. عکاسی از چنین صحنهی زیبا یکی از به یاد ماندنیترین خاطرات زندگی عکاسیمن خواهد بود. این عکس به طور بینظیری ارزش، مقام و فداکاری اعضای یک خانواده را اثبات و ثبت کرده است.
چگونه دانشمند و محقق زیست شناسی میتوانست به این روشنی ارزش خانوده را در بین سایر موجودات کره زمین ثابت و نشان دهد؟
سلام دوستان گلم من آرمینم سازنده ی وب وحالا با بهترین دوستم شیرزادجان امدم که مطلب بزارم امیدوارم که خوشتون بیاد نظریادت نره!!!!!!!!!!!!!!!اگه از کرمان کسی امد حتما بگه مرسی بوس بوس
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان چیه ...چیزی شده... و آدرس www.armin-askarnejad.LoxBlog.comلینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. با تشکر Armin2afs